مذاکرات پرافتخار,بی سود پر ضرر,مذاکرات سعدآباد,روحانی,ترسوها,بزدل سیاسی,ظریف,برترین دیپلمات ها,مذاکرات هسته ای,تعلیق,جک استراو,دستشویی,دستشویی قطار,مذاکره در دستشویی,جک استراو دستشویی
رئیس جمهور در همایش روسای نمایندگیهای ایران در خارج از کشور، سخنان مهمی ایراد کردند که در سایه جنجال رسانهای حملات تند و خارج از عرف ایشان به منتقدین، کمتر دیده شد. وی درباره تیم دیپلماسی دولت یازدهم گفت (+):
ما در منطق کم نمی آوریم، دیپلماتهای مجربی داریم. امروز در راس وزارت خارجه افرادی هستند که نه تنها در منطقه که در جهان جزو برترین دیپلماتها هستند. بروید صورت مذاکرات سالیان دراز گذشته را بخوانید من اینقدر دیدم بعضی ها هراسان زندگی می کنند و چون خود اعتماد به نفس ندارند گفت کافر همه را به کیش خود پندارد دیگران را هم این چنین می بینند ناچار شدم چند مورد مذاکرات خودم را با دیپلماتهای هسته ای بیاورم با اینکه عرفش این نبود این کار را من کار کردم تا بخوانند و ببینند
به گزارش «یک بیست»، در ادامه به گوشهای از سابقه باند نیویورکیها (تیم دیپلماسی فعلی دولت)، اشاره میشود تا نشان داده شود که عقبنشینی و وادادگی مقابل مستکبرین، علاوه بر هزینههایی برای عزت و آبروی ملت حتی باعث وصول به منافع مادی هم نمیشود.
مذاکرات پاریس: در دستشویی نمیشود!
صحبتهای بعدی بین ایران و سه کشور اروپایی در پاریس برگزار شد، در نتیجهی این مذاکرات، ایرانی ها با تعلیق کامل به مدت سه ماه موافقت می کنند. خیلی زود ایرانیها از نتیجهی این مذاکرات پشیمان می شوند. وزیر امور خارجه ی وقت ایران با وزیر خارجه ی انگلیس که سوار بر قطار بود، تماس فوری می گیرد و از او می خواهد که معامله ی صورت گرفته در پاریس را اصلاح کنند؛ وی درخواست میکند ۳۰ سانتریفیوژ برای تحقیقات باقی بماند. وزیر خارجهی انگلیس که برای پاسخ به تماس تلفنی مجبور شده بود به دستشویی برود، با لحنی تمسخر آمیز در پاسخ میگوید که بعدا باید با او تماس بگیرد، چون مذاکره در موردی به این مهمی در دستشویی یک قطار ممکن نیست! بعد از چند وقت دوباره با وزیر خارجه ایران تماس میگیرد و میگوید: «قرارداد، قرارداد است. میدانید که.»
گذری کوتاه در تاریخ روشن می کند که، برترین دیپلماتهای جهان چگونه هر بار با رفتارهای حقارت آمیز آمریکا مواجهه می شوند و علاوه بر هزینههایی که به کشور تحمیل میکنند (به عنوان نمونه +)، چگونه مجبور به انفعال و عقبنشینی بیشتری میشوند. و این شیوه رفتار چطور بزرگواری و عظمت ملت ایران را انکار میکند و فرهنگِ تحقیر، خودباختگی و وابسته به غرب بودن را در میان ملت تبلیغ میکند. این خسارتهای فرهنگی از همه خسارتهای اقتصادی و صنعتی به کشور سنگینتر و مهمتر است. همانطور که رهبر عزیز انقلاب اسلامی در دیدار هیئت دولت فرمودند (+): «خطاها و اشتباهات فرهنگی بهراحتی قابل جبران نیست».
هر انسان عاقلی با تکرار اتفاقهای ناخوشایند بعد از اقدامات خود، طبیعی است که به این نتیجه برسد که رویه خود را تغییر دهد یا لااقل نسبت به آن دچار تردید شود. اما سوال اساسی این است که چگونه این «برترین دیپلماتهای جهان» به قول رئیس جمهور، بعد از این هم امتیازدادن و تحمیل خسارات فراوان به کشور و تلاش برای “اعتمادسازی”، با اینکه هر بار پاسخی جز بیوفایی، بدعهدی، توهین و تحقیر نمیشوند، باز بر همان رویه خود اصرار میکنند؟
رهبر عزیز انقلاب در دیدار سفرا و مسئولان وزارت خارجه دولت یازدهم با دعوت به عبرت گرفتن از این رویهی تکرار شده توسط مردم و سیاسیون -از جناحهای مختلف کشور-، فرمودند (+):
رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بیمنفعت برود!؟ … عدهای اینجور وانمود میکردند که اگر با آمریکاییها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل میشود، البته ما میدانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد.
آیا شیفتگی تیم دیپلماسی دولت نسبت به غرب یا عدم واقعبینی آنها نسبت به اوضاع جهان یا عدم آشنایی با اصول اولیه دیپلماسی، باعث تکرار چنین فرآیندی شده است؟ شخص رئیس جمهور چرا به این تجربههای نه چندان موفقیت آمیز ارجاع میدهد؟ آیا ایشان حافظهی تاریخی ملت را اینقدر ضعیف میدانند که همه چیز را فراموش کردهاند؟ هر چند شنیدن چنین سخنانی از فردی که «تعلیق» هستهای را به راحتی، «تکمیل» صنعت هستهای میخواند، عجیب نیست.
در بررسی همین چند مورد از سابقه تاریخی تیم دیپلماسی دولت نیز به خوبی دیده میشود که همانطور که منتقدین توافقنامه ژنو بارها تاکید کردهاند باند نیویورکیها هیچگاه نتوانستهاند بدیهیات عرصه دیپلماسی را رعایت کنند و منافع اقتصادی و مادی مورد نظر خود را تامین کنند.از همین روست که دلسوزان کشور همواره به تیم مذاکرهکننده توصیه کردهاند: «اگر انقلابی نیستید، لااقل دیپلمات باشید».
رئیس جمهور در همایش روسای نمایندگیهای ایران در خارج از کشور، سخنان مهمی ایراد کردند که در سایه جنجال رسانهای حملات تند و خارج از عرف ایشان به منتقدین، کمتر دیده شد. وی درباره تیم دیپلماسی دولت یازدهم گفت (+):
ما در منطق کم نمی آوریم، دیپلماتهای مجربی داریم. امروز در راس وزارت خارجه افرادی هستند که نه تنها در منطقه که در جهان جزو برترین دیپلماتها هستند. بروید صورت مذاکرات سالیان دراز گذشته را بخوانید من اینقدر دیدم بعضی ها هراسان زندگی می کنند و چون خود اعتماد به نفس ندارند گفت کافر همه را به کیش خود پندارد دیگران را هم این چنین می بینند ناچار شدم چند مورد مذاکرات خودم را با دیپلماتهای هسته ای بیاورم با اینکه عرفش این نبود این کار را من کار کردم تا بخوانند و ببینند
به گزارش «یک بیست»، در ادامه به گوشهای از سابقه باند نیویورکیها (تیم دیپلماسی فعلی دولت)، اشاره میشود تا نشان داده شود که عقبنشینی و وادادگی مقابل مستکبرین، علاوه بر هزینههایی برای عزت و آبروی ملت حتی باعث وصول به منافع مادی هم نمیشود.
مذاکرات پاریس: در دستشویی نمیشود!
صحبتهای بعدی بین ایران و سه کشور اروپایی در پاریس برگزار شد، در نتیجهی این مذاکرات، ایرانی ها با تعلیق کامل به مدت سه ماه موافقت می کنند. خیلی زود ایرانیها از نتیجهی این مذاکرات پشیمان می شوند. وزیر امور خارجه ی وقت ایران با وزیر خارجه ی انگلیس که سوار بر قطار بود، تماس فوری می گیرد و از او می خواهد که معامله ی صورت گرفته در پاریس را اصلاح کنند؛ وی درخواست میکند ۳۰ سانتریفیوژ برای تحقیقات باقی بماند. وزیر خارجهی انگلیس که برای پاسخ به تماس تلفنی مجبور شده بود به دستشویی برود، با لحنی تمسخر آمیز در پاسخ میگوید که بعدا باید با او تماس بگیرد، چون مذاکره در موردی به این مهمی در دستشویی یک قطار ممکن نیست! بعد از چند وقت دوباره با وزیر خارجه ایران تماس میگیرد و میگوید: «قرارداد، قرارداد است. میدانید که.»
گذری کوتاه در تاریخ روشن می کند که، برترین دیپلماتهای جهان چگونه هر بار با رفتارهای حقارت آمیز آمریکا مواجهه می شوند و علاوه بر هزینههایی که به کشور تحمیل میکنند (به عنوان نمونه +)، چگونه مجبور به انفعال و عقبنشینی بیشتری میشوند. و این شیوه رفتار چطور بزرگواری و عظمت ملت ایران را انکار میکند و فرهنگِ تحقیر، خودباختگی و وابسته به غرب بودن را در میان ملت تبلیغ میکند. این خسارتهای فرهنگی از همه خسارتهای اقتصادی و صنعتی به کشور سنگینتر و مهمتر است. همانطور که رهبر عزیز انقلاب اسلامی در دیدار هیئت دولت فرمودند (+): «خطاها و اشتباهات فرهنگی بهراحتی قابل جبران نیست».
هر انسان عاقلی با تکرار اتفاقهای ناخوشایند بعد از اقدامات خود، طبیعی است که به این نتیجه برسد که رویه خود را تغییر دهد یا لااقل نسبت به آن دچار تردید شود. اما سوال اساسی این است که چگونه این «برترین دیپلماتهای جهان» به قول رئیس جمهور، بعد از این هم امتیازدادن و تحمیل خسارات فراوان به کشور و تلاش برای “اعتمادسازی”، با اینکه هر بار پاسخی جز بیوفایی، بدعهدی، توهین و تحقیر نمیشوند، باز بر همان رویه خود اصرار میکنند؟
رهبر عزیز انقلاب در دیدار سفرا و مسئولان وزارت خارجه دولت یازدهم با دعوت به عبرت گرفتن از این رویهی تکرار شده توسط مردم و سیاسیون -از جناحهای مختلف کشور-، فرمودند (+):
رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بیمنفعت برود!؟ … عدهای اینجور وانمود میکردند که اگر با آمریکاییها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل میشود، البته ما میدانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد.
آیا شیفتگی تیم دیپلماسی دولت نسبت به غرب یا عدم واقعبینی آنها نسبت به اوضاع جهان یا عدم آشنایی با اصول اولیه دیپلماسی، باعث تکرار چنین فرآیندی شده است؟ شخص رئیس جمهور چرا به این تجربههای نه چندان موفقیت آمیز ارجاع میدهد؟ آیا ایشان حافظهی تاریخی ملت را اینقدر ضعیف میدانند که همه چیز را فراموش کردهاند؟ هر چند شنیدن چنین سخنانی از فردی که «تعلیق» هستهای را به راحتی، «تکمیل» صنعت هستهای میخواند، عجیب نیست.
در بررسی همین چند مورد از سابقه تاریخی تیم دیپلماسی دولت نیز به خوبی دیده میشود که همانطور که منتقدین توافقنامه ژنو بارها تاکید کردهاند باند نیویورکیها هیچگاه نتوانستهاند بدیهیات عرصه دیپلماسی را رعایت کنند و منافع اقتصادی و مادی مورد نظر خود را تامین کنند.از همین روست که دلسوزان کشور همواره به تیم مذاکرهکننده توصیه کردهاند: «اگر انقلابی نیستید، لااقل دیپلمات باشید».
نوشتن دیدگاه