نرم افزار مبدل نصب نیست.

آمریکا و انگلیس پشت پرده انقلاب اسلامی و اخراج شاه بودند؟!

گزارش مشکل
Loading the player...
آمریکا و انگلیس پشت پرده انقلاب ایران و اخراج شاه بودند؟! کشورهای استعماری و استکباری برای ضعیف کردن و ناتوان جلوه دادن حرکت های مردمی به شایعه پراکنی در مورد آنها و نسبت دادن این تغییرات و جنبش ها به وابستگان خودشان روی می آورند به طوری که برای انجام همین حربه در مورد انقلاب ایران، رفتن شاه از کشور و پیروزی انقلاب اسلامی را به دستهای پنهان آمریکا و انگلیس و نارضایتی آنها از شاه نسبت می دهند!!! این شایعه پراکنی ها موارد بسیار زیادی دارد که در این کلیپ به بخشهایی از این دروغ پردازی ها پاسخ داده می شود. توضیحات مرتبط: هنوز خاطره تلخ دخالت دولتهای بیگانه به سركردگی دولت بریتانیا در انحراف و شكست نهضت اسلامی – مردمی مشروطه و دخالت این دولت و همپیمان غارتگرش در سركوب دولت ملی دكتر محمد مصدق در ذهن ملت ایران تازگی داشت كه بار دیگر و در آستانه آغاز نهضت اسلامی ملت ایران كه از جوشش خون شهیدان 15خرداد1342 و به رهیری خمینی كبیر تجلی یافته بود كه مردم ایران دست خبیث[1] بریتانیای دیروز و انگلیس آن روز[2] را در ایجاد مانع برای رسیدن به اهداف و آرمانهای اسلامی خود به عینه دیدند. این مرتبه اما تفاوتهای بنیادین با دفعات قبل داشت و این تفاوت در وجود رهبری كه خوب تاریخ را می دانست و بهتر از آن شاید آینده را دریافته بود خلاصه می شد. امام خمینی با داشتن چنین بینشی دست تمام بدخواهان ملت ایران و امت اسلامی كه روزی از آستین انگلیس و روز دیگر از آستین آمریكا بیرون آمده بود را برای همیشه قطع می كرد. انقلاب ایران از همان آغاز نهضت در سال 1342 واكنشهای گوناگون بین المللی را در برابر خود دید. واكنشهایی كه بیشتر از جانب كسانی صورت می پذیرفت كه نهضت اسلامی-مردمی ایران را سدی در برابر تامین منافع خود دریافته بودند. در این میان دولتهای انگلیس و آمریكا كه بیشترین آسیب را از روی كارآمدن یك حكومت اسلامی و مردمی آنهم در منطقه فوق العاده حساس خلیج فارس می خوردند شدیدترین واكنشها را در برابر این نهضت به نمایش گذاردند، و چه در دوران قبل از انقلاب، چه در دوران انقلاب و حتی در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از هیچ تلاشی برای سركوب نهضت ملت ایران كوتاهی نكردند. در این مقاله با اشاره به رفتار دولتهای انگلستان و آمریكا در دوران انقلاب اسلامی ایران به برخی از اقدامات این دولتها برای شكست و یا به انحراف كشاندن انقلاب مردمی ایران اشاره خواهیم نمود. در دهه شصت و هفتاد ، انگلیس از نقش شاه به عنوان ژاندارم منطقه و به طور عمده خلیج فارس حمایت می كرد. در این دو دهه ، ایران بازار مناسبی برای صادرات انگلیس بود و قراردادهای تجاری و نظامی گسترده و یكطرفه ای[3] بین دو كشور منعقد شده بود.اطمینان از وضعیت ایران به اندازه ای بود كه سفیر انگلیس در تهران سر آنتونی بار سونز در اواخر سال 1978 یعنی اندكی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران گزارش داده بود كه موقعیت حكومت شاه ایران بسیار مستحكم است. دولت انگلیس برای تحكیم موقعیت خود در ایران و برای آنكه بتواند منافع خود را برای سالیان دراز تثبیت نماید اقدامات فراوانی را انجام داد اقداماتی كه هر كردام به شكلی از انحاء در تقابل با خواست و اراده ملت مسلمان ایران بود. برخی از اقدامات انگلستان در دوران قبل از انقلاب اسلامی كه برضد حركت انقلابی مردم ایران صورت گرفته بود به شرح ذیل می باشد: 1- نفوذ و سیطره گسترده انگلیس در دربار پهلوی به گونه ای كه بسیاری از عزل و نصبها با چراغ سبز دولت انگلستان صورت می گرفت. 2- انتشار مطبوعات و تاسیس احزاب وابسته برای توسعه و تثبیت حضور خویش در ایران 3- تاسیس محافل مخفی و لژهای فراماسونری وابسته و اعمال سیاست های خود از این طریق كه از دوران قاجار آغاز گردیده بود و در دوران پهلوی سیر صعودی گرفته بود. 4- حمایت از خاندان های وابسته مانند: علم، قوام به عنوان پایگاه های حمایت از سیاست های انگلیس 5- تربیت رجال وابسته ،این رجال وابسته بهترین ابزار برای اعمال سیاست های استعماری دولت انگلیس در ایران محسوب می شدند. 6- تحریك جریان های تجزیه طلب قومی، تفرقه اندازی و تشدید اختلافات مذهبی بین اهل تشیع و اهل تسنن. 7- حمایت از جریان ها و سازمان های صهیونیستی. 8- اقدامات تبشیری عوامل انگلیس و تلاش برای سوء استفاده از اقلیت های دینی و ترویج مسیحیت برای مبارزه با اسلام 9- ایجاد و تقویت فرقه های انحرافی، یكی از لطمات بزرگ استعمار انگلیس به اسلام و مسلمانان جعل فرقه های مذهبی به اسم اسلام و ... می باشد. از جمله آنها ترویج بهائیت و بابیگری در ایران می باشد كه در مطالب قبل بدانها پرداخته شد. 10- كسب امتیازات فراوان اقتصادی در دوران پهلوی و انعقاد قراردادهای مختلف نفتی و به زیر سلطه در آوردن تولیدات نفتی و به طور كلی غارت منابع نفتی ایران. 11- نفوذ و سیطره اقتصادی بر دولت، نهادهای مالی و حضور گسترده شركت های انگلیسی ـ صهیونیستی در اقتصاد ایران به ویژه در دوران پهلوی 12- نقش انگلیس در سركوب جنبش های اسلامی و میهنی در دوره پهلوی 13- پیمان های نظامی و امنیتی با رژیم پهلوی و نقش انگلیس در تاسیس اداره ی ساواك و جایگاه عوامل انگلیس در نظام اطلاعاتی رژیم پهلوی با پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی مردم ایران در بهمن ماه سال 1357 و بروز تحولات انقلابی در ایران، دولت انگلیس اقداماتی را علیه ایرانیان بخصوص دانشجویان ایرانی در انگلیس انجام داد و سخت گیری هایی را در این زمینه آغاز نمود. این اقدامات منجر به تشدید تنش ها میان دوكشور و برگزاری نخستین تظاهرات مردمی برضد انگلیس در اواخر سال 1357 در تهران گردید. جذب و بورسیه كردن دانشجویان، برگزاری كلاس‌های زبان برای شناسایی افراد مستعد جهت جاسوسی و نفوذ از جمله اقدامات انگلیس برعلیه انقلاب اسلامی است. وزارت خارجه انگلیس در نیمه دوم سال 1359 كاردار و دیگر دیپلماتهای سفارت انگلیس در تهران بجز یك نفر را به لندن فراخواند و سفارت این كشور در ایران را تعطیل اعلام كرد. این كشور سفارت خود را در تهران تعطیل و دیپلمات‌های خود را به بخش حافظ منافع انگلیس در سفارت سوئد منتقل كرد. كارنامه انگلیس در مقابل ایران تنها در موضعگیری‌های مداخله‌جویانه‌ خلاصه نمی‌شودوتاریخ روابط دو كشور شاهدی بر خیانت‌ها و خباثت‌های بریتانیا در حق ملت ایران است. از سیاست‌های استعماری و استثماری در دوران صفویه و قاجاریه تا چپاول و تاراج دارایی‌ها و سرمایه‌ها در دوران پهلوی‌. اقدامات خصمانه انگلیس در دوران انقلاب اسلامی و بعد هم جنگ تحمیلی بنا به روایت اسناد آرشیو وزارت امور خارجه و دفاع این كشور گستره‌ای وسیع از دخالت تا خیانت را شامل می‌شود. رویكرد این كشور در قبال گروهك‌های تروریستی كه به اقدامات خرابكارانه علیه ایران اقدام می‌كنند، همواره با حمایت‌های مالی و سیاسی وسیع پاسخ داده شده است. بازخوانی موضع گیری‌های انگلیس در قبال اقدامات تروریستی گروهك‌هایی چون منافقین نشان می‌دهد كه این جنایت‌ها همواره با استقبال لندن همراه شده است؛ گستره این استقبال همواره طیف وسیعی از بسته‌های حمایتی و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی و رسانه‌ای و سیاسی را شامل می‌شده است. البته انگلیس علاوه بر حمایت و تامین مالی از گروه‌های تروریستی اقدام به انجام عملیات جاسوسی و تروریستی در ایران نیز می‌كند. دولت انگلیس از تمامی امكانات خود برای عقیم ساختن نهضت امام خمینی(ره) تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی استفاده كرد و از آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی تاكنون، لحظه ای در مبارزه و تضعیف نظام جمهوری اسلامی كوتاهی نكرده است. نقش انگلیس و حمایت از دولت بعث در جنگ تحمیلی بر كسی پوشیده نیست. حمایت و دخالت اساسی و بدون پرده انگلیس با تمامی ابزارهای رسانه ای و عوامل وابسته و نفوذی اش امری كاملا روشن و آشكار است. تبلیغات شبانه روزی رادیو و تلویزیون بی بی سی در حمایت از منافقین و نقش برجسته سفارت این كشور در خط دهی به منافقین بر همگان هویدا و مبرهن است. این نقش مخرب و توطئه آمیز همچنان ادامه دارد و این دشمنی پایان پذیر نیست. نقش انگلیس در صدور قطعنامه های سازمان ملل در تحریم ایران و همكاری با گروه های ضد انقلاب برای ایجاد آشوب سندهای زنده مبنی بر تداوم دشمنی استعمار پیر انگلیس با ملت ایران است. دولت ایالات متحده نیز كه از آغاز سده نوزدهم میلادی و به ویژه در دوران پس از جنگ دوم جهانی غارت و چپاول دولتهای جنوب به طور عام و ملل اسلامی به طور خاص را در راس سیاستهای دستگاه دیپلماسی خود قرار داده بود اقدامات فراوانی را برای سركوب نهضت تاریخی ملت شیعه ایران چه در دوران قبل و چه در دوران پس از انقلاب اسلامی و تا به امروز انجام داده است و می دهد. پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) معادلات سیاسی بین المللی و منطقه ای و داخلی را بر هم زد و منافع آمریكا در ایران و منطقه را شدیدا مورد تهدید قرار داد، در نتیجه سیاست خارجی آمریكا در سه حوزه استراتژیك نظام بین الملل، نظام منطقه ای خاورمیانه و حوزه جغرافیای سیاسی ایران، دچار فروریختگی شد. پیروزی انقلاب اسلامی و بیداری مسلمانان در سراسر جهان فصل جدیدی از تقابل اسلام و غرب را آغاز نمود[4] تقابلی كه در یك سر آن ایران و در سر دیگر آمریكا قرار دارد. دولت ایالات متحده قبل و بعد از انقلاب اسلامی اقدامات بسیاری را در راستای ضربه زدن به حركت انقلابی مردم ایران ترتیب دادند. گری سیك مشاور وقت كاخ سفید در امور ایران در كتاب "زمانی كه هرچیز فرومی پاشد" می نویسد:از هنگام سقوط شهر سایگون هیچ واقعه ای به اندازه انقلاب ایران،آمریكا را تحت تاثیر قرار نداده است.[5] ویلیام كوانت عضو شورای امنیت آمریكا در زمان كارتر می گوید :انقلاب ایران واشنگتن را به وحشت انداخت . از این كه موج انقلاب سراسر خلیج فارس را در بر گیرد تصمیم گرفتیم یك ساختار امنیتی در داخل واطراف شبه جزیره عربستان به وجود آوریم تا مطمئن شویم انقلاب ایران به خارج سرایت نخواهد كرد.[6] دولت آمریكا برای جلوگیری از انقلاب ایران اقدامات فراوانی را حتی در دوران قبل از انقلاب انجام داد كه در ادامه به برخی از این اقدامات مداخله جویانه و تجاوزكارانه اشاره خواهیم كرد: - باحمایت از شاه و هدایت جریانات سیاسی در راستای مبارزه با حركت مردمی اقدامات فراوانی از جمله فروش و در اختیار قرار دادن ادوات سركوب نهضت اسلامی مردم را در اختیار رژیم مستبد پهلوی قرار دادند. -در شكل گیری و تجهیز سازمان امنیت و اطلاعات كشور(ساواك) كه تنها كار ویژه اش تقابل با حركت آزادی خواهانه ملت ایران بود نقش اساسی و بی بدیل داشتند. دولت آمریكا در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران تمام تلاش خود را برای جلوگیری از وقوع این انقلاب انجام داد تا بدانجا كه(با توجه به داشتن خاطره خوش از كودتای 28مرداد 1332) بار دیگر و با خوش خیالی به دنبال سركوب خواست ملی مردم ایران از طریق سازماندهی به یك كودتای نظامی بود. شورای امنیت ملی آمریكا با فرستادن ژنرال هایزر بار دیگر تلاش كرد دست به كودتایی مثل 28 مرداد بزند . اما امواج انقلاب اسلامی منجر به شكست آمریكا در این امر شد. پس از انقلاب اسلامی لحظات حساسی برای آمریكا رقم می خورد از همین روی این دولت با شیوه ها، تكنیك ها و حتی تغییر استراتژی به دنبال آن بود كه قدرت و نفوذ گذشته خود را باز یابد به همین خاطر با تبدیل سفارتخانه به لانه جاسوسی و توطئه آفرینی علیه نظام نوپا و ارتباط گیری با مخالفین انقلاب فعالیت های خود را شروع كرد. در یكی از اسناد سازمان سیا بدست آمده از سفارت آمریكا در تهران به این مطلب اشاره شده است كه: « این انقلاب و پیامدهای آن موقعیت ما را نابود كرد ، افراد ما را پراكنده ساخت و سازمان و روشهای با ثبات ما را به هیچ و پوچ تبدیل كرد »[7] در ذیل چند مورد از اهم اقدامات خصمانه آمریكا در سالهای آغازین انقلاب اسلامی ایران ذكر می شود: 1-لغو قرار داد های تسلیحاتی 2-فشار برایران از طریق شورای امنیت ودیوان بین‌المللی دادگستری در لاهه: در ۱۳ آذر 1358 ، پانزده عضو شورای امنیت تحت فشار امریكا به اتفاق آرا قطعنامه شماره ۴۵۷ را در محكومیت اشغال سفارت امریكا در تهران منتشر كردند.[8] ارجاع موضوع گروگانگیری به دیوان بین‌المللی دادگستری در لاهه از دیگر اقدامات امریكابرعلیه ایران بود. رأی این دیوان نیز روز 24 آذر علیه ایران صادر شد و 15 قاضی این دادگاه به اتفاق آرا جمهوری اسلامی ایران را به دلیل تصرف سفارت امریكا محكوم كردند.[9] در نهم دی 1358، شورای امنیت سازمان ملل تحت فشار امریكا قطعنامه 461 را در موضوع مجازات‌های اقتصادی علیه ایران تصویب كرد. 3- حمایت از گروههای به اصطلاح میانه رو بر طبق یكی از اسناد بدست آمده از سفارت آمریكا در تهران ، سیاست آمریكا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، به دو بخش سیاست كوتاه مدت و سیاست بلند مدت ، تقسیم می گردید . در این رابطه ، لینگن كاردار سفارت آمریكا ، در نامه ای كه برای وزارت امور خارجه آمریكا ارسال داشته است چنین می گوید : سیاست كوتاه مدت : تا قبل از تشكیل یك دولت جدید ، ما می خواهیم تمام مسایل گذشته حل شود و از بیان هر گونه بحث و مجادله دوری شود . در طول این ماهها ، اساس معامله با دولت جدیدی را كه امیدواریم دارای قدرت موثر بیشتری باشد ، طرح ریزی می كنیم ... سیاست بلند مدت : بر این اساس قرار گرفت كه میانه روها بر سر كار باشند و ناسیونالیست های مخالف مذهب تسلط بیشتری در اداره مملكت داشته باشند. در ضمن تا قبل از استقرار دولت جدید ما می توانیم راههای نفوذ در ایران را امتحان كنیم و بایستی یك موقعیت توام با اطمینان و احترام را در ایران بیازماییم و آن را رواج دهیم .[10] سیاست كلی آمریكا در تقویت خط میانه بود. زیرا موضع گیری ها و سیاست های ضد امپریالیستی امام راهی نبود كه باب طبع آمریكا و یا حافظ منافع آنان در ایران و منطقه باشد و آمریكا تنها چاره برای از میدان به در كردن امام و پیروان صدیق ایشان را در تقویت جناح میانه رو ها و در راس آنان دولت موقت می دید . جیمز بیل نیز در این رابطه می گوید : « با وجود آنكه پس از انقلاب نمونه های فراوانی از فعالیت های جاسوسی در ایران وجود دارد ، دو مقطع از آنها به ویژه در ساختار روابط ایران و آمریكا نقشی اساسی یافت . یكی نقشه سازمان « سیا » برای برقراری رابطه با ابوالحسن بنی صدر بود و دیگری كه جنبه كلی تری داشت آنكه سیا در صدد بود با گروه میانه روهایی كه در نهادهای انقلابی نقش داشتند ، رابطه بر قرار سازد . هر دو نقشه بسیار ناشیانه و عاری از ظرافت طرح و اجرا گردید و هر دو به شكست تاسف بار میانه روها ، و سر انجام بر باد رفتن آخرین اعتبار آمریكا در ایران منتهی گشت »[11] هدف دولت آمریكا از حمایت گروههای میانه رو و ملی گرا ، تقویت عناصر غرب گرا جهت به دست گرفتن سر رشته امور انقلاب و سپس به انحراف كشیدن انقلاب ، و در نهایت ، مسلط نمودن دوباره ی آمریكا بر مقدرات این كشور بوده است . اسناد لانه جاسوسی نیز نشان می‏دهد كه ایالات متحده چگونه برای خارج كردن امام از صحنه سیاسی كشور در صدد جذب افراد موثر و مهم دولت موقت از جمله بنی صدر و امیر انتظام برآمده بود و مثلا در مورد جذب بنی صدر، در ظاهر به عنوان مشاور اقتصادی یك شركت آمریكایی با حقوق ماهانه 1000 دلار دعوت به همكاری می‏شد، اما در واقع رابط سازمان سیا تلاش می‏كرد تا وی را به استخدام این سازمان درآورد.» وزارت خارجه آمریكا پس از انقلاب یكی از ماموریتهای اصلی سفارت خود در ایران را تلاش برای هماهنگی فعالیت‏های نیروهای لیبرال و میانه روهای مذهبی و پیوند دادن آنها با عناصر ملی گرا و سلطنت طلبان و طرفداران رژیم سابق بر علیه انقلابیون مذهبی قرار داده بود. 4 -پشتیبانی از تروریسم برضد انقلاب اسلامی منافقین از همان سال های اول پس از پیروزی انقلاب به عنوان بخشی از مزدوران داخلی آمریكا با هدایت آمریكایی ها به طور مسلحانه شروع به مبارزه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران كردند. این مزدوران علاوه بر بمب گذاری در شهرها و ترور مسؤولین نظام و مردم عادی كوچه و بازار، در طی سالهای جنگ تحمیلی به منزله ی ستون پنجم دشمن، انواع اطلاعات نظامی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را از داخل كشور جمع آوری كرده و در اختیار آمریكا و عراق قرار می دادند و در عوض از سازمان ”سیا“ پول و امكانات دریافت می كردند. روزنامه ی وال استریت ژورنال در یكی از شماره های خود طی مقاله ای می نویسد: اگر قرار باشد رژیم سرنگون گردد، از راه یك قیام عمومی و اتحاد ناراضیان داخلی با نیروهای كنار زده شده از ارتش، و اتحاد این دو منبع قدرت با چریك های وابسته به مجاهدین است. یعنی كه منافقین نیز مأموریت داشته اند همراه با سایر ضدانقلابیون ، در جهت سرنگون ساختن نظام جمهوری اسلامی ایران فعالیت كنند. سازمان منافقین با هماهنگی و پشتیبانی دولت آمریكا برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران فعالیت می كردند. جبهه نجات ایران: یكی از گروه های سلطنت طلب كه چندین سال در خارج از كشور با حمایت های مالی و تبلیغاتی سازمان سیا به موجودیت خود ادامه داد، جبهه نجات ایران بود كه علی امینی مهره ی سرسپرده ی آمریكا آن را برای احیای سلطنت پهلوی و بر تخت نشاندن رضاشاه دوم راه اندازی كرده بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و فرار گروهی از سلطنت طلبان به خارج جبهه نجات ملی در آبان ماه1358 اعلام موجودیت كرد و علی امینی با دریافت چراغ سبز از آمریكا، به عنوان رییس تشكیلات شروع به كار نمود. روزنامه ی نیویورك تایمز نیز طی گزارشی اشاره كرده بود كه سازمان سیا برای فعالیت جبهه نجات ایران، پنج میلیون دلار در اختیار دكتر امینی قرار داده بود. گروهك درفش كاویانی یكی از گروهكهایی كه با خط دهی و حمایت سازمان سیا در جهت مبارزه با نظام جمهوری اسلامی ایران به وجود آمد، گروهك درفش كاویانی بود. رییس پایگاه سیا در تهران طی سال های 1977 الی 1981، در طی یك مصاحبه تلویزیونی با شبكه ”بی.بی.سی“ اظهار داشت: «سازمان سیا كه در داخل ایران ضربه خورده بود، سیاست خود را به پشتیبانی از نیروهای مخالف دولت ایر ان تغییر داد.» وی در ادامه اظهاراتش می گوید : «مهمترین گروه ایرانی كه توسط سیا حمایت می شود گروه درفش كاویانی است.» 5-جاسوسی بر اساس اسناد بدست آمده از لانه جاسوسی آمریكا طی ماه های پس از پیروزی انقلاب اسلامی دیپلمات های آمریكایی پیوسته در پی تماس و بر قراری ارتباط با مخالفان ایران و سپس گرد آوری برای جاسوسی و هدایت آنها در جهت بر اندازی نظام اسلامی بوده اند. 6-توقیف اموال ایران در آمریكا پس از انقلاب اسلامی ، آمریكا به بهانه های مختلف از تحویل بسیاری از اقلام خریداری شده خود داری كرد و از جمله توقیف اموال ایران به ارزش بیش از 11 میلیارد دلار كه تاكنون نیز ترخیص نشده است. 7-تحریم كامل اقتصادی 8-حمله مستقیم نظامی (طبس) تسخیر لانه جاسوسی به وسیله « دانشجویان مسلمان » دولت كارتر را غافلگیركرد و موجب بروز بحرانی كارتر طرح عملیات نجات را به منظور باز پس گیری گروگان ها را تصویب كرد . این عملیات در مرحله اجرا در صحرای طبس به شكست انجامید و رسوایی بزرگی برای دولت آمریكا به بار آورد. 9-كودتای نظامی (پایگاه شهید نوژة همدان) طراحی كودتای نظامی بزرگترین و منسجم ترین حركت ضد انقلاب و قدرت های خارجی بالأخص آمریكا در جهت براندازی نظام محسوب می شود . این كودتا با هزینه كشور های غربی و برنامه ریزی سازمان های جاسوسی سیا و موساد در خاك عراق و پاریس هماهنگ می شد و عوامل آن قصد داشتند با اعمال خشن نظامی ابتدا كشور را تجزیه و سپس نظام را سرنگون نمایند. 10-حمایت از تجزیة ایران عوامل سازمان جاسوسی آمریكا (سیا) به منظور شكست انقلاب و تجزیه ایران به حمایت ازعملیات مسلحانه سازمانی به نام ارتش رهایی بخش ایران (آرا) كه افرادی مانند اویسی ، ازهاری، بهرام آریا و اردشیر زاهدی ازسران رژیم طاغوت بودند اقدام كردند. 11 – حمایت آشكار از رژیم صدام برای حمله و تجاوز به ایران و مداخله مستقیم در جنگ امید وقوفی پی نوشت ها: [1] - تعبیر رهبر انقلاب از دولت انگلیس پس از افشا شدن نقش این دولت در فتنه سال88. [2] - در دوران جنگ سرد كه پس از جنگ جهانی دوم و حاكم شدن نظام دوقطبی شاهد آن بودیم دولت بریتانیا به دلیل با تغییر موازنه قوا از سیستم چندقطبی به سیستم دوقطبی قدرت نفوذ خود در بسیاری از نقاط دنیا را تحت تاثیر حاكم شدن نظم جدید از دست داد، استفاده از دو واژه برتانیا و انگلیس در این مقاله برای القای كاهش قدرت نفوذ این دولت در عرصه بین المللی است. [3] - مقصود نوعی از قراردادهاست كه در آنها دولت الف به اجبار و بدون داشتن سود حقیقی تن به بستن چنین قراردادهایی می دهد، در این قراردادها عواید حاصله از مبادلات تجاری و اقتصادی بین دولت الف و ب نصیب دولت ب كه در اینجا انگلستان است میشود. لازم به توضیح است كه رژیم پهلوی به دلیل نداشتن پایگاه و جایگاه مردمی با دادن چنین امتیازهایی به بیگانگان سعی در تحكیم و استمرار حكومت خود داشت. [4] - منوچهر محمدی ،بازتاب جهانی انقلاب اسلامی،انتشارات پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی،1386 ص32. [5] - حسین عاصف ، تحریم ایران شكست یك سیاست ،ص18. [6] - ویلیام كوانت ،روابط پنهانی ایالات متحده وعربستان. [7] - اسناد لانه جاسوسی ج18و28و55 [8] - الگوهای رفتاری ایالات متحده امریكا در رویارویی با جمهوری اسلامی ایران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 128. [9] - همان، ص 129. [10] - اسناد لانه جاسوسی ج18. ص176و177 [11] - همان. مرجع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی و http://www.islamtimes.org انقلاب ایران,انقلاب اسلامی,اخراج شاه,خروج شاه,شایعه,پشت پرده انقلاب,آمریکا انقلاب ایران,انگلیس
21135

نمایش ویدئو در وب سایت شما

 

 

 

 

آمریکا و انگلیس پشت پرده انقلاب اسلامی ایران و اخراج شاه بودند؟!

کشورهای استعماری و استکباری برای ضعیف کردن و ناتوان جلوه دادن حرکت های مردمی به شایعه پراکنی در مورد آنها و نسبت دادن این تغییرات و جنبش ها به وابستگان خودشان روی می آورند به طوری که برای انجام همین حربه در مورد انقلاب ایران، رفتن شاه از کشور و پیروزی انقلاب اسلامی را به دستهای پنهان آمریکا و انگلیس و نارضایتی آنها از شاه نسبت می دهند!!!

این شایعه پراکنی ها موارد بسیار زیادی دارد که در این کلیپ به بخشهایی از این دروغ پردازی ها پاسخ داده می شود.

 

توضیحات مرتبط:

هنوز خاطره تلخ دخالت دولتهای بیگانه به سركردگی دولت بریتانیا در انحراف و شكست نهضت اسلامی – مردمی مشروطه و دخالت این دولت و همپیمان غارتگرش در سركوب دولت ملی دكتر محمد مصدق در ذهن ملت ایران تازگی داشت كه بار دیگر و در آستانه آغاز نهضت اسلامی ملت ایران كه از جوشش خون شهیدان 15خرداد1342 و به رهیری خمینی كبیر تجلی یافته بود كه مردم ایران دست خبیث[1] بریتانیای دیروز و انگلیس آن روز[2] را در ایجاد مانع برای رسیدن به اهداف و آرمانهای اسلامی خود به عینه دیدند.

این مرتبه اما تفاوتهای بنیادین با دفعات قبل داشت و این تفاوت در وجود رهبری كه خوب تاریخ را می دانست و بهتر از آن شاید آینده را دریافته بود خلاصه می شد.

امام خمینی با داشتن چنین بینشی دست تمام بدخواهان ملت ایران و امت اسلامی كه روزی از آستین انگلیس و روز دیگر از آستین آمریكا بیرون آمده بود را برای همیشه قطع می كرد.


انقلاب ایران از همان آغاز نهضت در سال 1342 واكنشهای گوناگون بین المللی را در برابر خود دید. واكنشهایی كه بیشتر از جانب كسانی صورت می پذیرفت كه نهضت اسلامی-مردمی ایران را سدی در برابر تامین منافع خود دریافته بودند.
 در این میان دولتهای انگلیس و آمریكا كه بیشترین آسیب را از روی كارآمدن یك حكومت اسلامی و مردمی آنهم در منطقه فوق العاده حساس خلیج فارس می خوردند شدیدترین واكنشها را در برابر این نهضت به نمایش گذاردند، و چه در دوران قبل از انقلاب، چه در دوران انقلاب و حتی در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از هیچ تلاشی برای سركوب نهضت ملت ایران كوتاهی نكردند.
 
در این مقاله با اشاره به رفتار دولتهای انگلستان و آمریكا در دوران انقلاب اسلامی ایران به برخی از اقدامات این دولتها برای شكست و یا به انحراف كشاندن انقلاب مردمی ایران اشاره خواهیم نمود.

در دهه شصت و هفتاد ، انگلیس از نقش شاه به عنوان ژاندارم منطقه و به طور عمده خلیج فارس حمایت می كرد. در این دو دهه ، ایران بازار مناسبی برای صادرات انگلیس بود و قراردادهای تجاری و نظامی گسترده و یكطرفه ای[3] بین دو كشور منعقد شده بود.اطمینان از وضعیت ایران به اندازه ای بود كه سفیر انگلیس در تهران سر آنتونی بار سونز در اواخر سال 1978 یعنی اندكی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران گزارش داده بود كه موقعیت حكومت شاه ایران بسیار مستحكم است.

دولت انگلیس برای تحكیم موقعیت خود در ایران و برای آنكه بتواند منافع خود را برای سالیان دراز تثبیت نماید اقدامات فراوانی را انجام داد اقداماتی كه هر كردام به شكلی از انحاء در تقابل با خواست و اراده ملت مسلمان ایران بود. برخی از اقدامات انگلستان در دوران قبل از انقلاب اسلامی كه برضد حركت انقلابی مردم ایران صورت گرفته بود به شرح ذیل می باشد:

1- نفوذ و سیطره گسترده انگلیس در دربار پهلوی به گونه ای كه بسیاری از عزل و نصبها با چراغ سبز دولت انگلستان صورت می گرفت.

2- انتشار مطبوعات و تاسیس احزاب وابسته برای توسعه و تثبیت حضور خویش در ایران

3- تاسیس محافل مخفی و لژهای فراماسونری وابسته و اعمال سیاست های خود از این طریق كه از دوران قاجار آغاز گردیده بود و در دوران پهلوی سیر صعودی گرفته بود.

4- حمایت از خاندان های وابسته مانند: علم، قوام به عنوان پایگاه های حمایت از سیاست های انگلیس

5- تربیت رجال وابسته ،این رجال وابسته بهترین ابزار برای اعمال سیاست های استعماری دولت انگلیس در ایران محسوب می شدند.

6- تحریك جریان های تجزیه طلب قومی، تفرقه اندازی و تشدید اختلافات مذهبی بین اهل تشیع و اهل تسنن.

7- حمایت از جریان ها و سازمان های صهیونیستی.

8- اقدامات تبشیری عوامل انگلیس و تلاش برای سوء استفاده از اقلیت های دینی و ترویج مسیحیت برای مبارزه با اسلام

9- ایجاد و تقویت فرقه های انحرافی، یكی از لطمات بزرگ استعمار انگلیس به اسلام و مسلمانان جعل فرقه های مذهبی به اسم اسلام و ... می باشد. از جمله آنها ترویج بهائیت و بابیگری در ایران می باشد كه در مطالب قبل بدانها پرداخته شد.

10- كسب امتیازات فراوان اقتصادی در دوران پهلوی و انعقاد قراردادهای مختلف نفتی و به زیر سلطه در آوردن تولیدات نفتی و به طور كلی غارت منابع نفتی ایران.

11- نفوذ و سیطره اقتصادی بر دولت، نهادهای مالی و حضور گسترده شركت های انگلیسی ـ صهیونیستی در اقتصاد ایران به ویژه در دوران پهلوی

12- نقش انگلیس در سركوب جنبش های اسلامی و میهنی در دوره پهلوی

13- پیمان های نظامی و امنیتی با رژیم پهلوی و نقش انگلیس در تاسیس اداره ی ساواك و جایگاه عوامل انگلیس در نظام اطلاعاتی رژیم پهلوی

با پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی مردم ایران در بهمن ماه سال 1357 و بروز تحولات انقلابی در ایران، دولت انگلیس اقداماتی را علیه ایرانیان بخصوص دانشجویان ایرانی در انگلیس انجام داد و سخت گیری هایی را در این زمینه آغاز نمود. این اقدامات منجر به تشدید تنش ها میان دوكشور و برگزاری نخستین تظاهرات مردمی برضد انگلیس در اواخر سال 1357 در تهران گردید.

جذب و بورسیه كردن دانشجویان، برگزاری كلاس‌های زبان برای شناسایی افراد مستعد جهت جاسوسی و نفوذ از جمله اقدامات انگلیس برعلیه انقلاب اسلامی است.

وزارت خارجه انگلیس در نیمه دوم سال 1359 كاردار و دیگر دیپلماتهای سفارت انگلیس در تهران بجز یك نفر را به لندن فراخواند و سفارت این كشور در ایران را تعطیل اعلام كرد.

این كشور سفارت خود را در تهران تعطیل و دیپلمات‌های خود را به بخش حافظ منافع انگلیس در سفارت سوئد منتقل كرد. كارنامه انگلیس در مقابل ایران تنها در موضعگیری‌های مداخله‌جویانه‌ خلاصه نمی‌شودوتاریخ روابط دو كشور شاهدی بر خیانت‌ها و خباثت‌های بریتانیا در حق ملت ایران است. از سیاست‌های استعماری و استثماری در دوران صفویه و قاجاریه تا چپاول و تاراج دارایی‌ها و سرمایه‌ها در دوران پهلوی‌.

اقدامات خصمانه انگلیس در دوران انقلاب اسلامی و بعد هم جنگ تحمیلی بنا به روایت اسناد آرشیو وزارت امور خارجه و دفاع این كشور گستره‌ای وسیع از دخالت تا خیانت را شامل می‌شود.

رویكرد این كشور در قبال گروهك‌های تروریستی كه به اقدامات خرابكارانه علیه ایران اقدام می‌كنند، همواره با حمایت‌های مالی و سیاسی وسیع پاسخ داده شده است. بازخوانی موضع گیری‌های انگلیس در قبال اقدامات تروریستی گروهك‌هایی چون منافقین نشان می‌دهد كه این جنایت‌ها همواره با استقبال لندن همراه شده است؛ گستره این استقبال همواره طیف وسیعی از بسته‌های حمایتی و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی و رسانه‌ای و سیاسی را شامل می‌شده است.
البته انگلیس علاوه بر حمایت و تامین مالی از گروه‌های تروریستی اقدام به انجام عملیات جاسوسی و تروریستی در ایران نیز می‌كند.

دولت انگلیس از تمامی امكانات خود برای عقیم ساختن نهضت امام خمینی(ره) تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی استفاده كرد و از آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی تاكنون، لحظه ای در مبارزه و تضعیف نظام جمهوری اسلامی كوتاهی نكرده است.
  نقش انگلیس و حمایت از دولت بعث در جنگ تحمیلی بر كسی پوشیده نیست. حمایت و دخالت اساسی و بدون پرده انگلیس با تمامی ابزارهای رسانه ای و عوامل وابسته و نفوذی اش امری كاملا روشن و آشكار است.
  تبلیغات شبانه روزی رادیو و تلویزیون بی بی سی در حمایت از منافقین و نقش برجسته سفارت این كشور در خط دهی به منافقین بر همگان هویدا و مبرهن است. این نقش مخرب و توطئه آمیز همچنان ادامه دارد و این دشمنی پایان پذیر نیست.

نقش انگلیس در صدور قطعنامه های سازمان ملل در تحریم ایران و همكاری با گروه های ضد انقلاب برای ایجاد آشوب سندهای زنده مبنی بر تداوم دشمنی استعمار پیر انگلیس با ملت ایران است. دولت ایالات متحده نیز كه از آغاز سده نوزدهم میلادی و به ویژه در دوران پس از جنگ دوم جهانی غارت و چپاول دولتهای جنوب به طور عام و ملل اسلامی به طور خاص را در راس سیاستهای دستگاه دیپلماسی خود قرار داده بود اقدامات فراوانی را برای سركوب نهضت تاریخی ملت شیعه ایران چه در دوران قبل و چه در دوران پس از انقلاب اسلامی و تا به امروز انجام داده است و می دهد.

پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) معادلات سیاسی بین المللی و منطقه ای و داخلی را بر هم زد و منافع آمریكا در ایران و منطقه را شدیدا مورد تهدید قرار داد، در نتیجه سیاست خارجی آمریكا در سه حوزه استراتژیك نظام بین الملل، نظام منطقه ای خاورمیانه و حوزه جغرافیای سیاسی ایران، دچار فروریختگی شد.

پیروزی انقلاب اسلامی و بیداری مسلمانان در سراسر جهان فصل جدیدی از تقابل اسلام و غرب را آغاز نمود[4] تقابلی كه در یك سر آن ایران و در سر دیگر آمریكا قرار دارد.

دولت ایالات متحده قبل و بعد از انقلاب اسلامی اقدامات بسیاری را در راستای ضربه زدن به حركت انقلابی مردم ایران ترتیب دادند.


گری سیك مشاور وقت كاخ سفید در امور ایران در كتاب "زمانی كه هرچیز فرومی پاشد" می نویسد:از هنگام سقوط شهر سایگون هیچ واقعه ای به اندازه انقلاب ایران،آمریكا را تحت تاثیر قرار نداده است.[5]

ویلیام كوانت عضو شورای امنیت آمریكا در زمان كارتر می گوید :انقلاب ایران واشنگتن را به وحشت انداخت . از این كه موج انقلاب سراسر خلیج فارس را در بر گیرد تصمیم گرفتیم یك ساختار امنیتی در داخل واطراف شبه جزیره عربستان به وجود آوریم تا مطمئن شویم انقلاب ایران به خارج سرایت نخواهد كرد.[6]

دولت آمریكا برای جلوگیری از انقلاب ایران اقدامات فراوانی را حتی در دوران قبل از انقلاب انجام داد كه در ادامه به برخی از این اقدامات مداخله جویانه و تجاوزكارانه اشاره خواهیم كرد:
- باحمایت از شاه و هدایت جریانات سیاسی در راستای مبارزه با حركت مردمی اقدامات فراوانی از جمله فروش و در اختیار قرار دادن ادوات سركوب نهضت اسلامی مردم را در اختیار رژیم مستبد پهلوی قرار دادند.

-در شكل گیری و تجهیز سازمان امنیت و اطلاعات كشور(ساواك) كه تنها كار ویژه اش تقابل با حركت آزادی خواهانه ملت ایران بود نقش اساسی و بی بدیل داشتند.

دولت آمریكا در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران تمام تلاش خود را برای جلوگیری از وقوع این انقلاب انجام داد تا بدانجا كه(با توجه به داشتن خاطره خوش از كودتای 28مرداد 1332) بار دیگر و با خوش خیالی به دنبال سركوب خواست ملی مردم ایران از طریق سازماندهی به یك كودتای نظامی بود. شورای امنیت ملی آمریكا با فرستادن ژنرال هایزر بار دیگر تلاش كرد دست به كودتایی مثل 28 مرداد بزند . اما امواج انقلاب اسلامی منجر به شكست آمریكا در این امر شد.

پس از انقلاب اسلامی لحظات حساسی برای آمریكا رقم می خورد از همین روی این دولت با شیوه ها، تكنیك ها و حتی تغییر استراتژی به دنبال آن بود كه قدرت و نفوذ گذشته خود را باز یابد به همین خاطر با تبدیل سفارتخانه به لانه جاسوسی و توطئه آفرینی علیه نظام نوپا و ارتباط گیری با مخالفین انقلاب فعالیت های خود را شروع كرد.

در یكی از اسناد سازمان سیا بدست آمده از سفارت آمریكا در تهران به این مطلب اشاره شده است كه:
« این انقلاب و پیامدهای آن موقعیت ما را نابود كرد ، افراد ما را پراكنده ساخت و سازمان و روشهای با ثبات ما را به هیچ و پوچ تبدیل كرد »[7]

در ذیل چند مورد از اهم اقدامات خصمانه آمریكا در سالهای آغازین انقلاب اسلامی ایران ذكر می شود:
1-لغو قرار داد های تسلیحاتی
2-فشار برایران از طریق شورای امنیت ودیوان بین‌المللی دادگستری در لاهه:

در ۱۳ آذر  1358 ، پانزده عضو شورای امنیت تحت فشار امریكا به اتفاق آرا قطعنامه شماره ۴۵۷ را در محكومیت اشغال سفارت امریكا در تهران منتشر كردند.[8]

ارجاع موضوع گروگانگیری به دیوان بین‌المللی دادگستری در لاهه از دیگر اقدامات امریكابرعلیه ایران بود. رأی این دیوان نیز روز 24 آذر علیه ایران صادر شد و 15 قاضی این دادگاه به اتفاق آرا جمهوری اسلامی ایران را به دلیل تصرف سفارت امریكا محكوم كردند.[9]

در نهم دی 1358، شورای امنیت سازمان ملل تحت فشار امریكا قطعنامه 461 را در موضوع مجازات‌های اقتصادی علیه ایران تصویب كرد.

3- حمایت از گروههای به اصطلاح میانه رو

بر طبق یكی از اسناد بدست آمده از سفارت آمریكا در تهران ، سیاست آمریكا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، به دو بخش سیاست كوتاه مدت و سیاست بلند مدت ، تقسیم می گردید .

در این رابطه ، لینگن كاردار سفارت آمریكا ، در نامه ای كه برای وزارت امور خارجه آمریكا ارسال داشته است چنین می گوید :

سیاست كوتاه مدت :
تا قبل از تشكیل یك دولت جدید ، ما می خواهیم تمام مسایل گذشته حل شود و از بیان هر گونه بحث و مجادله دوری شود . در طول این ماهها ، اساس معامله با دولت جدیدی را كه امیدواریم دارای قدرت موثر بیشتری باشد ، طرح ریزی می كنیم ...

سیاست بلند مدت :
بر این اساس قرار گرفت كه میانه روها بر سر كار باشند و ناسیونالیست های مخالف مذهب تسلط بیشتری در اداره مملكت داشته باشند. در ضمن تا قبل از استقرار دولت جدید ما می توانیم راههای نفوذ در ایران را امتحان كنیم و بایستی یك موقعیت توام با اطمینان و احترام را در ایران بیازماییم و آن را رواج دهیم .[10]

سیاست كلی آمریكا در تقویت خط میانه بود. زیرا موضع گیری ها و سیاست های ضد امپریالیستی امام راهی نبود كه باب طبع آمریكا و یا حافظ منافع آنان در ایران و منطقه باشد و آمریكا تنها چاره برای از میدان به در كردن امام و پیروان صدیق ایشان را در تقویت جناح میانه رو ها و در راس آنان دولت موقت می دید .

جیمز بیل نیز در این رابطه می گوید :
« با وجود آنكه پس از انقلاب نمونه های فراوانی از فعالیت های جاسوسی در ایران وجود دارد ، دو مقطع از آنها به ویژه در ساختار روابط ایران و آمریكا نقشی اساسی یافت . یكی نقشه سازمان « سیا » برای برقراری رابطه با ابوالحسن بنی صدر بود و دیگری كه جنبه كلی تری داشت آنكه سیا در صدد بود با گروه میانه روهایی كه در نهادهای انقلابی نقش داشتند ، رابطه بر قرار سازد .

هر دو نقشه بسیار ناشیانه و عاری از ظرافت طرح و اجرا گردید و هر دو به شكست تاسف بار میانه روها ، و سر انجام بر باد رفتن آخرین اعتبار آمریكا در ایران منتهی گشت »[11]

هدف دولت آمریكا از حمایت گروههای میانه رو و ملی گرا ، تقویت عناصر غرب گرا جهت به دست گرفتن سر رشته امور انقلاب و سپس به انحراف كشیدن انقلاب ، و در نهایت ، مسلط نمودن دوباره ی آمریكا بر مقدرات این كشور بوده است .

اسناد لانه جاسوسی نیز نشان می‏دهد كه ایالات متحده چگونه برای خارج كردن امام از صحنه سیاسی كشور در صدد جذب افراد موثر و مهم دولت موقت از جمله بنی صدر و امیر انتظام برآمده بود و مثلا در مورد جذب بنی صدر، در ظاهر به عنوان مشاور اقتصادی یك شركت آمریكایی با حقوق ماهانه 1000 دلار دعوت به همكاری می‏شد، اما در واقع رابط سازمان سیا تلاش می‏كرد تا وی را به استخدام این سازمان درآورد.»

وزارت خارجه آمریكا پس از انقلاب یكی از ماموریتهای اصلی سفارت خود در ایران را تلاش برای هماهنگی فعالیت‏های نیروهای لیبرال و میانه روهای مذهبی و پیوند دادن آنها با عناصر ملی گرا و سلطنت طلبان و طرفداران رژیم سابق بر علیه انقلابیون مذهبی قرار داده بود.

4 -پشتیبانی از تروریسم برضد انقلاب اسلامی

منافقین از همان سال های اول پس از پیروزی انقلاب به عنوان بخشی از مزدوران داخلی آمریكا با هدایت آمریكایی ها به طور مسلحانه شروع به مبارزه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران كردند. این مزدوران علاوه بر بمب گذاری در شهرها و ترور مسؤولین نظام و مردم عادی كوچه و بازار، در طی سالهای جنگ تحمیلی به منزله ی ستون پنجم دشمن، انواع اطلاعات نظامی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را از داخل كشور جمع آوری كرده و در اختیار آمریكا و عراق قرار می دادند و در عوض از سازمان ”سیا“ پول و امكانات دریافت می كردند.

روزنامه ی وال استریت ژورنال در یكی از شماره های خود طی مقاله ای می نویسد: اگر قرار باشد رژیم سرنگون گردد، از راه یك قیام عمومی و اتحاد ناراضیان داخلی با نیروهای كنار زده شده از ارتش، و اتحاد این دو منبع قدرت با چریك های وابسته به مجاهدین است.

یعنی كه منافقین نیز مأموریت داشته اند همراه با سایر ضدانقلابیون ، در جهت سرنگون ساختن نظام جمهوری اسلامی ایران فعالیت كنند. سازمان منافقین با هماهنگی و پشتیبانی دولت آمریكا برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران فعالیت می كردند.

جبهه نجات ایران:
یكی از گروه های سلطنت طلب كه چندین سال در خارج از كشور با حمایت های مالی و تبلیغاتی سازمان سیا به موجودیت خود ادامه داد، جبهه نجات ایران بود كه علی امینی مهره ی سرسپرده ی آمریكا آن را برای احیای سلطنت پهلوی و بر تخت نشاندن رضاشاه دوم راه اندازی كرده بود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و فرار گروهی از سلطنت طلبان به خارج جبهه نجات ملی در آبان ماه1358 اعلام موجودیت كرد و علی امینی با دریافت چراغ سبز از آمریكا، به عنوان رییس تشكیلات شروع به كار نمود.

روزنامه ی نیویورك تایمز نیز طی گزارشی اشاره كرده بود كه سازمان سیا برای فعالیت جبهه نجات ایران، پنج میلیون دلار در اختیار دكتر امینی قرار داده بود.

گروهك درفش كاویانی
یكی از گروهكهایی كه با خط دهی و حمایت سازمان سیا در جهت مبارزه با نظام جمهوری اسلامی ایران به وجود آمد، گروهك درفش كاویانی بود.
رییس پایگاه سیا در تهران طی سال های 1977 الی 1981، در طی یك مصاحبه تلویزیونی با شبكه ”بی.بی.سی“ اظهار داشت:

«سازمان سیا كه در داخل ایران ضربه خورده بود، سیاست خود را به پشتیبانی از نیروهای مخالف دولت ایر ان تغییر داد.»

وی در ادامه اظهاراتش می گوید : «مهمترین گروه ایرانی كه توسط سیا حمایت می شود گروه درفش كاویانی است.»

5-جاسوسی

بر اساس اسناد بدست آمده از لانه جاسوسی آمریكا طی ماه های پس از پیروزی انقلاب اسلامی دیپلمات های آمریكایی پیوسته در پی تماس و بر قراری ارتباط با مخالفان ایران و سپس گرد آوری برای جاسوسی و هدایت آنها در جهت بر اندازی نظام اسلامی بوده اند.

6-توقیف اموال ایران در آمریكا

پس از انقلاب اسلامی ، آمریكا به بهانه های مختلف از تحویل بسیاری از اقلام خریداری شده خود داری كرد و از جمله توقیف اموال ایران به ارزش بیش از 11 میلیارد دلار كه تاكنون نیز ترخیص نشده است.

7-تحریم كامل اقتصادی
8-حمله مستقیم نظامی (طبس)

تسخیر لانه جاسوسی به وسیله « دانشجویان مسلمان » دولت كارتر را غافلگیركرد و موجب بروز بحرانی كارتر طرح عملیات نجات را به منظور باز پس گیری گروگان ها را تصویب كرد . این عملیات در مرحله اجرا در صحرای طبس به شكست انجامید و رسوایی بزرگی برای دولت آمریكا به بار آورد.

9-كودتای نظامی (پایگاه شهید نوژة همدان)

طراحی كودتای نظامی بزرگترین و منسجم ترین حركت ضد انقلاب و قدرت های خارجی بالأخص آمریكا در جهت براندازی نظام محسوب می شود . این كودتا با هزینه كشور های غربی و برنامه ریزی سازمان های جاسوسی سیا و موساد در خاك عراق و پاریس هماهنگ می شد و عوامل آن قصد داشتند با اعمال خشن نظامی ابتدا كشور را تجزیه و سپس نظام را سرنگون نمایند.

10-حمایت از تجزیة ایران

عوامل سازمان جاسوسی آمریكا (سیا) به منظور شكست انقلاب و تجزیه ایران به حمایت ازعملیات مسلحانه سازمانی به نام ارتش رهایی بخش ایران (آرا) كه افرادی مانند اویسی ، ازهاری، بهرام آریا و اردشیر زاهدی ازسران رژیم طاغوت بودند اقدام كردند.

11 – حمایت آشكار از رژیم صدام برای حمله و تجاوز به ایران و مداخله مستقیم در جنگ


امید وقوفی


پی نوشت ها:

[1] - تعبیر رهبر انقلاب از دولت انگلیس پس از افشا شدن نقش این دولت در فتنه سال88.
[2] - در دوران جنگ سرد كه پس از جنگ جهانی دوم و حاكم شدن نظام دوقطبی شاهد آن بودیم دولت بریتانیا به دلیل با تغییر موازنه قوا از سیستم چندقطبی به سیستم دوقطبی قدرت نفوذ خود در بسیاری از نقاط دنیا را تحت تاثیر حاكم شدن نظم جدید از دست داد، استفاده از دو واژه برتانیا و انگلیس در این مقاله برای القای كاهش قدرت نفوذ این دولت در عرصه بین المللی است.
[3] - مقصود نوعی از قراردادهاست كه در آنها دولت الف به اجبار و بدون داشتن سود حقیقی تن به بستن چنین قراردادهایی می دهد، در این قراردادها عواید حاصله از مبادلات تجاری و اقتصادی بین دولت الف و ب نصیب دولت ب كه در اینجا انگلستان است میشود. لازم به توضیح است كه رژیم پهلوی به دلیل نداشتن پایگاه و جایگاه مردمی با دادن چنین امتیازهایی به بیگانگان سعی در تحكیم و استمرار حكومت خود داشت.
[4] - منوچهر محمدی ،بازتاب جهانی انقلاب اسلامی،انتشارات پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی،1386 ص32.
[5] - حسین عاصف ، تحریم ایران شكست یك سیاست ،ص18.
[6] - ویلیام كوانت ،روابط پنهانی ایالات متحده وعربستان.
[7] - اسناد لانه جاسوسی ج18و28و55
[8] - الگوهای رفتاری ایالات متحده امریكا در رویارویی با جمهوری اسلامی ایران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 128.
[9] - همان، ص 129.
[10] - اسناد لانه جاسوسی ج18. ص176و177
[11] - همان.
 
مرجع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی
و http://www.islamtimes.org

 

 

 

 

پارامترهای مرتبط

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید


انصار کلیپ
سایت آوینی
عمارکلیپ
بچه های قلم
مای مدیا
مبین مدیا
اویس
مستضعفین
فرهنگ نیوز


دفتر مرکزی: تهران،

09128513265

Info[@]mostazafin.tv

آخرین کانال های ثبت شده

  • CesarPhync
  • WalterartiC
  • Terencemab
  • NoxProxy
  • DayanaFluop
مستضعفین تی وی

Template Design:Dima Group